۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

به صرف حفظ بی طرفی

کوبی برایانت را دوست ندارم.

بازیکنی است که پس از 14 سال فعالیت در پرطرفدارترین لیگ بسکتبال جهان هنوز درک نکرده که بازیکنان بزرگ به صرف بزرگتر کردن بازیکنان اطرافشان بزرگ می شوند.

آنچه او را -از دید رسانه ها شاید- موفق ساخته، عطشی است که برای بازی بسکتبال (هرچند به شیوه ای خودخواهانه) دارد و یک منبع انرژی تمام نشدنی، که به او امکان می دهد هر شب، در هر بازی، و در هر بازی به مدت 48 دقیقه پیاپی، سیری ناپذیر، توپ را به سمت سبد حریف پرتاب کند.

البته به شما اطمینان می دهم که تحت فشار دفاع، به هیچ وجه کار ساده ای نیست، ضمن اینکه او خود نیز برای به دست آوردن توپ و ربودن آن از حریفان کم تلاش نیست.

حاصل آن که ران آرتست، بازیکنی که در مسابقه آخر فینال سال 2010 تاثیرگذارترین شوت را به سمت سبد بوستون پرتاب کرد، در مصاحبه مطبوعاتی پس از مسابقه، هرچند کوبی را بخاطر داشتن عطش قهرمانی ستود، اما اذعان کرد که او تا زمانی که مجبور نشد (نیمه دوم مسابقه) رو به بازی گروهی نیاورد.

او به سادگی و صراحت احساس لذت بخشی را که تیم لیکرز از تغییر رویه (نادر، به استناد هیجان ران آرتست از این موضوع!) کوبی به دست آورده بود شرح داد، از پاسی که کوبی برایش ارسال کرده بود ابراز شگفتی کرد و در بیان دلیل گفت: "کوبی هرگز به من پاس نمی دهد."


نوشتم که تصریح کرده باشم این گزارش را از سر احبار و به مناسبت افتخاری که هالیوود نصیب کوبی برایانت کرد ساختم؛ در واقع اقتضای کار خبری است وگرنه از دید من کوبی برایانت، صدها قهرمانی هم که کسب کند، جز بازیکنی حقیر نیست.

گزارشی است که صرفا به جهت حفظ بی طرفی ساخته شده.

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

اعتماد، بنیان "بسکتبال بدون قهرمان"

برای یک مربی دستاوردی بزرگتر از موفقیت در فهماندن لزوم کار گروهی به اعضاء تیمش وجود ندارد.

بی دلیل نیست که در بالاترین سطوح بازی های ورزشی گروهی در جهان، صاحبان تیم ها به دنبال مجرب ترین مربیان هستند - آنگونه که در باشگاه هایی همچون منچسترسیتی و چلسی و لیکرز رخ داده؛ اطراف همه بازیکنان مطرح امروز را افرادی فرا گرفته که سعی دارند به آنها بقبولانند خود را "ستاره" ببینند -بی نیاز از دیگران برای درخشش.

 بزرگترین چالش مربیانی همچون داک ریورز و اریک اسپولسترا، زدودن آثار این توهم از ذهن ورزشکاران است.

داک ریورز - اریک اسپولسترا

کسانی که در هنگام برگزاری بازی های تیم بوستون سلتیکز در کنار زمین و در نزدیکی نیمکت این تیم حضور داشته اند، احتمالا صدای داک ریورز را شنیده اند که در کنار زمین عبارت "No Hero Basketball" (یا بقول ما "بسکتبال بدون قهرمان") را با فریاد، همانند یک عبارت رمز به اعضاء تیمش یادآوری می کند.

منظور این است که برای پیروزی، یا عبور از لحظه های دشوار هر بازی -آنجا که یکی دو دقیقه ای بیشتر به پایان بازی نمانده و تیم دو سه امتیازی عقب تر از حریف است- لزومی ندارد که یکی از اعضاء تیم، بسان سوپرمن (!) سکان حملات را در دست بگیرد و با کسب امتیازهای پیاپی تیمش را از شکست نجات بدهد.

در واقع نیازی به "قهرمان بازی" نیست.

حاصل -که در تماشای بازی های بوستون آشکار می شود- آن است که نه تنها عمده بازیکنان، بلکه ستارگان این تیم هم در هر حمله، متمرکز بر یافتن بازیکنی هستند که بهترین موقعیت را برای حمله دارد. حاصل، تیمی است که شایسته قهرمانی به نظر می رسد.

خلاف این وضعیت را می توان در تیم میامی هیت دید که گاه در نگاه یکی از دو ستاره اصلی -دوین وید و لبرون جیمز- دید که چگونه در موقعیتی مناسب منتظر دریافت توپ هستند و دیگری، بی توجه به باقی هم تیمی ها، می خواهد قهرمان باشد. لزومی به گفتن اینکه غیرستاره های میامی در چه وضعیتی هستند، نیست!

بی دلیل نیست که اریک اسپولسترا بیش از هرچیز در هنگام مربی گری و همینطور مصاحبه های مطبوعاتی پس از بازی های میامی -به خصوص آنها که با شکست میامی به پایان رسیده اند- کلمات "اعتماد" و "اتکا" را بر زبان می آورد و از لزوم ابراز آن در رفتار ستاره های تیمش سخن می گوید.

بنیان "بسکتبال بدون قهرمان" چیزی جز اعتماد نیست.